دنیای تصویر ، تصویری از شکستن مرزها با تفکر خلاق
شماره دویست و چهل و هشت دنیای تصویر را هم گرفتم .درحال مطالعه آن بودم که فکری که هر مرتبه و در زمان خواندن این مجله در وجودم و فکرم زمزمه کنان می آمد؛ بازهم به سراغم آمد . وقتی مرورش کردم تصمیم گرفتم اینبار آن را بنویسم و با دیگران این تفکر و البته نظر شخصی ام را به اشتراک بگذارم . همیشه این سوال را از خودم میپرسیدم که چرا ما ایرانی ها تو اعتماد به نفس سرامد همه دنیا هستیم ولی همینکه نوبت به عمل کردن فرا میرسد ، هر چیزی که خلق میکنیم به واحد مسافت ، کیلومترها و به واحد زمان ، سالها با استاندارد های جهانی فاصله دارد ؟!.......ولی دنیای تصویر و سالها انتشار آن خود را از این فرمول کاملا جدا کرد :
تلاش ، خلاقیت ، ذوق و سلیقه ، دوری از کپی برداری های ویروسی این زمانه ، و نگاه متفاوت دست اندرکاران این مجله و در نوک هرم و نقطه اوج آن ، آقای علی معلم همواره و در سالهای پر فراز و نشیب ، ثابت کردند ، محدودیت ها وقتی که خلاقیت وجود داشته باشد صرفا و فقط بهانه ای برای بی استعداد هاست . هنرمندنماها و سینماگران پر مدعایی که همانند بازیکنان فوتبال پا به سن گذاشته و افول کرده ای هستند که درصددند ضعف خود را با اعتراض به داور و خطا روی بازیکنان حریف بپوشانند که البته آنچه نصیب شان میشود کارت های زرد و قرمز و در آخر ترک زمین است ! ...... فقط با این تفاوت که آن بازیکنان زمانی در نقطه اوج بودند ولی سینمای ما هیچگاه این نقطه اوج را تجربه نکرده و همواره سعی کرده همانند جزیره ای دور افتاده خود را پایان و غایت دنیا نشان دهد و اگر کمی جرات به خرج میداد حتی مایل بود نام سینما را نیز تغییر داده و این نام را فقط به هالیوودی ها و بالیوودی ها بخشیده وخود با نام دیگری در آسمان ها و دنیای خود حرکت نماید و اهمیتی هم برای نود درصد مردم دنیا که فرهیخته نبوده و از سینمای معناگرا چیزی نمی دانند ، نداده و فقط برای خود و ده درصد مابقی فیلم بسازد ! اسامی و نام های شایسته زیادی مانند" سیب نما " که اشاره دارد به شباهت جذابیت سینمای ما به سیب کاشف جاذبه نیوتن و یا " شیب نما " که ویژگی منحصر به فرد سینمای ما را نشان میرود که از هر نمایی شیب سقوط نزدیک به نود درجه اش قابل دیدن است ، و چند نام دیگر که کاندید جایگزینی با کلمه سینما بودند و البته هستند . !
بله ، دنیای تصویر به جرات نه تنها معیارهای جهانی یک نشریه سینمایی را داراست ، بلکه جزو معدود مخلوقات ایرانی ها است که این معیارها را در می نوردد و فراتر از آن هم میرود و به جرات میتوان گفت هر شماره اش بسیار پر محتوا تر و غنی تر از یک شماره نشریه سینمایی فرامرزی است زیرا علاوه بر پرداخت کافی و کیفی به سینمای جهان به سینمای ایران نیز به میزان قابل توجهی پرداخته و هیچگاه این بیمار سرطانی را رهانکرده و تا آخرین لحظه امید به شفا ، به اتکای کمک و سعی و تلاش خود و سایر دلسوزان دارد .
من فقط میتوانم تشکر صمیمانه از آقای معلم و زحمت کشان و ایده پردازان مجله داشته باشم و بجز آرزوی سلامتی و تداوم موفقیت برای ایشان دستم از انجام هر کار دیگری برای ایشان کوتاه است .
دنیای تصویر و آقای معلم .....متشکریم.....
- ۹۳/۱۲/۲۶