اف ژورنال

مجله اینترنتی

اف ژورنال

مجله اینترنتی

مدیریت ، سینما ، هنر

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

۱۳
ارديبهشت

۱۳
ارديبهشت

دخترکی شاید 5 یا 6 ساله به سمت دختربچه هم سن و سال خودش که در وسط میهمانی ایستاده بود و  از دیدن دختری هم سن و سال خودش خوشحال شده بود ،  دوید . دخترک بی درنگ وسیله بازی دختربچه را از دستش ربود و با سرعتی فلش وار به داخل جمعیت میهمان دوید و از دیدگان دختر بچه خارج شد . از دور مادرش با آرنج به پهلوی پدر زد و گفت " عجب زبلی هستش این دخترمون !! " مرد نیز با افتخار ابروهایش را بالا انداخت و لخندی زد که فقط میتوانست مناسب فتح خاک کشور عثمانی یا پذیرفته شدن فرزندش در بورس تحصیلی اروپا و یا خرید اختراع ثبت شده جدیدش توسط یک سرمایه گذار متول خارجی می بود .... 


پسرکی در پارک و در میان شن های تفریحی نشسته و در حال بازی با شن ها و ساختن قلعه ای شنی با بیل و سطل پلاستیکی ارزان قیمتش بود . پسر دیگری به سمتش رفت و ابتدا از در دوستی وارد شد و سپس نگاهی به پدرش که روی نیمکتی چندین متر آنطرف تر نشسته بود انداخت و انرژی مضاعفی از وی گرفت و بلافاصله سطل و بیل پسرک را برداشت و به نزدیک پدرش رفت و آنجا شروع به بازی کرد . پسرک آرام نزد او رفت و ملتمسانه برای سطل و بیل خودش گفت " میشه لطفا سطل و بیلم را بدهی ؟ " پسر بچه شرور با نگاهی دوباره به پدرش انرژی ماورا طبیعه دیگری دریافت کرد و برگشت و به پسرک هاج و واج پاسخ داد : " نه حالا حالاها کار دارم " کلمات آخر جمله پسر بچه شرور در قهقهه چند ریشتری قالتاق گونه پدرش محو شد و سپس هردو باهم خندیدند . پدر با خود فکر کرد : " عجب پسر زبل و اعجوبه ای دارم " 

مادر پسرک که برای خرید آب معدنی برای فرزندش به بوفه پارک رفته بود همان موقع سررسید و دلسوزانه از پسرش پرسید چی شده عزیزم ؟ قبل از پاسخ پسرک ، پدر قالتاق پسربچه شرور به مادر گفت : چیزی نیست ....بچه هستند دیگه ... دارن بازی می کنن ....این مغازه بغل پارک هم  از این بیل و سطل داره ...برم بخرم براتون !!! ؟؟؟ مادر نمی دانست باید پاسخ دهد یا نه . رو به پسربچه کرد و گفت : پسر جان ما داریم میریم . اون بیل و سطل بچه را بهش پس بده ... در همین موقع .....


      قصد من از پاراگراف های بالا به هیچ عنوان داستانسرایی نیست . بلکه توصیف پدیده سیاه رنگی است که متاسفانه مدتی است به عنوان یک خصیصه خوب و پسندیده در حال ترویج از سوی برخی والدین به فرزندان است : " زرنگ باش ، زبل باش ، حقتو بگیر . "  و تکلیف این واقعیت مشخص نیست که : " زبل تر و زرنگ تر از فرزندشان همیشه وجود داشته و لبخند و قهقهه های لذت بخش تر و بلندتر از آنان نیز وجود خواهد داشت و به گوش شان یقینا خواهد رسید" 

۰۴
ارديبهشت
دنیای تصویر249 ویژه نامه هیولاهای سینماست که بتازگی منتشر شده و خوش شانس بودم که آخرین اونو در دکه روزنامه فروشی نزدیک منزل مان توانستم امروز تهیه نمایم .
مثل همیشه طبقه بندی مطلوبی دارد و در ژانر فیلم های ترسناکی که بر محور هیولاهای مرئی میباشند ؛مشتمل بر موارد زیر میباشد :
-هیولاهای ماورا طبیعه مانند خون آشام ها و گرگ نماها ، اژدها و ...
-هیولاهای انسانی یا ساخت انسان مانند جهش یافته ها ، ماشین ها ، هیولاهای ساخت دانشمندان دیوانه ، مومیایی ها ...
- هیولاهای برخواسته از طبیعت واقعی و تخیلی مانند دایناسورها ، کوسه ها ؛ میمون ها و گوریل ها و هیولاهای فضایی ...
که البته طبقه بندی تفصیلی نشریه بسیار سنجیده و خواننده پسندتر هم میباشد . آنچه برای من این شماره را باارزش تر و قابل توجه کرده این نکته است که این ویژه نامه در واقع یک فرهنگ و "دایرالمعارف فیلم های ترسناک هیولامحور" میباشد که میتواند منبع مناسبی برای سنجش مشاهده ما از برترین فیلم های این ژانر باشد و اینکه چه تعداد از این فیلم ها را تاکنون دیده ایم و چه فیلم هایی را باید برنامه ریزی نماییم که تا پایان عمرمان حتما ببینیم ! که البته اگر عنوان این ویژه نامه از هیولاهای سینما به فیلم های ترسناک تعمیم داده شده بود میتوانست شامل فیلم های تقابل " انسان و شیطان " - اعم از شیطان درونی و بیرونی - نیز گردد که در آن صورت جای فیلم هایی مانند طالع نحس ریچارد دانر و یا بچه رزماری رومن پولانسکی و .... خالی نبود .
در پایان از آقای معلم و دست اندرکاران باذوق و خلاق نشریه دنیای تصویر مثل همیشه سپاسگزار و متشکرم و آرزوی سلامت و ادامه موفقیت دارم .
۰۲
ارديبهشت


سریال شخص مورد نظر که پخش آن از سال 2011 آغاز شده است یک سریال درام اکشن رمز آلود میباشد که در مورد اختراع دستگاهی است که جنایات و تهدیدات امنیتی و همچنین عادی را که مردم و دولت درگیر آن می شوند را قبل از وقوع بر اساس منطق و شواهد به صورت هوشمند پیش بینی می نماید .
با وجود سوژه تکراری "یک یا چند نفر برای عدالت در مقابل همه " سریال توسط خالقش جاناتان نولان بسیار روان و جذاب نوشته شده و از همان قسمت اول مخاطب و بیننده را مجذوب میکند . دو شخصیت اصلی سریال یعنی "جان رییس" با بازی Jim Caviezelو "هارولد فینچ " با بازی مایکل امرسون که اگرچه بازیگران باسابقه ای هستند ولی درخشش در نقش های اصلی زیادی در کارنامه کاری خود ندارند ،و در این سریال بازی های درخشانی از خود به نمایش می گذارند و به خوبی با فیلمنامه ترکیب می شوند . یکدستی همه عوامل سریال موجب میشوند وجود همچین دستگاهی - که ذکر شد - از ابتدا بسیار باور پذیر جلوه نماید و از بابت ارتباط با مخاطب نگرانی متوجه دست اندرکاران سریال نمی کند تا جاییکه هم اکنون سریال در پایان فصل پنجم خود نیز بسر میبرد که نشان از استقبال بینندگانش دارد . ریتم هر اپیزود بسیار سریع بوده و بیننده را خسته نمی کند و صحنه های اکشن فیلم بسیار خوب و حرفه ای و بدون اغراق از کار درآمده است . هر قسمت از هیجانی کافی و روالی منطقی برخوردار بوده و تماشاگر را در پایان اپیزود ، تشویق به دیدن هرچه سریعتر قسمت بعدی می نماید . درپایان دیدن این سریال را به علاقمندان اینگونه ژانرها پیشنهاد مینمایم .